روزنامه هم‌میهن نوشت: «جوانان و رسانه»، «روانشناسی اجتماعی» و «نظریه‌های جامعه‌شناسی»، عناوین چارت درسی مهدی خویی، استادیار گروه جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی بود.

به گزارش پایگاه خبری مردمی ها،   روزنامه هم‌میهن نوشت: «جوانان و رسانه»، «روانشناسی اجتماعی» و «نظریه‌های جامعه‌شناسی»، عناوین چارت درسی مهدی خویی، استادیار گروه جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی بود. تخصص او در چارت درسی‌اش، جامعه‌شناسی رسانه معرفی شده است. او حالا در یک توئیت خبر داده که بعد از ۷سال تدریس، نامه قطع همکاری دریافت کرده و از دانشگاه اخراج شده است: «از خانه‌ام یعنی دانشگاه در حال رانده‌شدن هستم و مستاصلم که از این ظلم شکایت به کجا برم.»
مهدی خویی، تنها استادی نیست که در ماه‌های اخیر با حکم اخراج مواجه شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که اساتید زیادی در این ماه‌ها یا اخراج شدند یا با حکم تعلیق مواجه شدند، بعضی به‌دلیل اعتراض‌های بعد از شهریور ۱۴۰۱ و برخی به‌دلیل حضور نیروی فشار در دانشگاه، برخی هم ترجیح دادند که دیگر در دانشگاه نباشند.
یک استاد دانشگاه هم تایید کرده با وجود اینکه حدود ۷ترم در دانشکده علوم اجتماعی در حال تدریس بوده اما ناگهان صلاحیت عمومی‌اش تایید نمی‌شود و از دانشگاه رانده می‌شود. غیر از اخراج و تعلیق، فشار روی اساتید دانشگاه در یک‌سال اخیر شدت گرفته است؛ آنطور که محمود صادقی، دبیر کل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها می‌گوید، بعضی اساتید بعد از امضای یک بیانیه ساده تحت فشار قرار می‌گیرند و حتی بعدازمدتی خواهان حذف امضای خود می‌شوند. به گفته او به‌دلیل همین فشارها، برخی دیگر هم ترجیح می‌دهند که بعد از اخراج یا تعلیق، ماجرا را رسانه‌ای نکنند.
اکنون پرسش اینجاست که به‌جای این استادان اخراج‌شده چه کسانی قرار است در دانشگاه‌ها مستقر شوند؟ برخی از اساتید، مانند علی شریفی زارچی، استاد دانشگاه شریف در توئیتر خود اظهارنظرهایی دراین‌باره داشته‌اند. شریفی زارچی می‌گوید که در گروه‌های دانشگاهی، سندی منتشر شده که نشان می‌دهد دولت رئیسی مخفیانه فرآیند جذب ۱۵هزار عضو هیئت‌علمی همسو را به‌صورت سهمیه‌ای، فوری و خارج از چارچوب علمی موجود دانشگاه‌ها، آغاز کرده است.

چهره مهدی خویی در روزهای اخیر به‌واسطه یک ویدئو که رضا کیانیان و مهدی یزدانی‌خرم در آن حضور داشتند، برای عموم شناخته شد. او همواره نقدهای تندی نسبت به سلبریتی‌ها داشت. او سال ۹۷ در یک نشست تخصصی گفته بود: «سلبریتی‌ها نشانه‌های ایدئولوژیک را از معنا تهی می‌کنند.»

خویی روز پنجشنبه در یک توئیت اعلام کرد که دانشگاه با او قطع همکاری کرده است: «من مهدی خویی، معلم جامعه‌شناسی در دانشگاه علامه که به کسی باجی نداد و خدایش می‌داند که خود را تنها و فقط به مردم و دانشجو متعهد می‌دید، بعد از ۷سال تدریس، نامه‌ی قطع همکاری (اخراج) گرفته‌ام و از خانه‌ام یعنی دانشگاه درحال رانده‌شدن هستم و مستاصلم که از این ظلم، شکایت به کجا برم.»
انجمن علمی- دانشجویی جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی در اعتراض به این حذف، بیانیه‌ای منتشر کرده است. در متن این بیانیه که در کانال تلگرامی انجمن منتشر شده، آمده است: «مدت‌هاست که ما دانشجویان علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، شاهد تهدیدهای متعدد ازجمله حذف اساتید و… از جانب ریاست دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی بوده‌ایم. مهدی خویی، فارغ‌التحصیل مطالعات فرهنگی و رسانه از دانشگاه SOAS و استاد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی خبر از اخراج خود داد. این درحالی‌است که واحدهایی برای تدریس در ترم جدید برای او در نظر گرفته شده بود.
آموزش دانشگاه موظف شده واحدهای در نظر گرفته شده را حذف کند و در اختیار استاد جدیدی قرار دهد. حذف، اخراج و برخورد با اساتید متعهد علوم اجتماعی در وضعیتی اتفاق می‌افتد که اساتید رانتی و بی‌سواد روزبه‌روز صندلی‌های بیشتری را در هیئت‌علمی دانشگاه‌ها تسخیر می‌کنند.»
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «معاونت فرهنگی دانشگاه و ریاست دانشکده علوم اجتماعی پیش‌تر محدودیت‌هایی نظیر جلوگیری از «راهنمایی علمی انجمن» یا «ارائه در نشست‌ها» را برای ایشان فراهم کرده بودند. انجمن علمی جامعه‌شناسی و بدنه دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی در برابر حذف این استاد شریف و متعهد، ساکت نخواهد نشست. در کنار مهدی خویی، اساتید دیگری نیز در دانشگاه حضور دارند که شائبه حذف یا محدودیت‌شان به گوش می‌رسد. » دانشجویان در ادامه این بیانیه تاکید کردند که از همه ظرفیت‌های موجود بهره می‌برند تا در برابر تعدی نیروها و نهادهای امنیتی به ساحت دانشگاه، مقاومت کنند.
تلاش خبرنگار «هم‌میهن» برای صحبت با خویی و دلایل اخراج او، به‌دلیل پاسخ ندادن به تماس و پیام‌های درخواست مصاحبه، بی‌نتیجه ماند. بااین‌حال یک عضو هیئت‌علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران خبر می‌دهد که برخی از اخراج‌هایی که در روزهای اخیر شاهد آن هستیم به اعتراضات ارتباطی ندارد. او که نخواست نامش در این گزارش منتشر شود، به نام محمد راغب، استاد دانشکده ادبیات دانشگاه شهید بهشتی، به‌عنوان یکی از اساتید اخراجی اشاره می‌کند.
به گفته این استاد دانشگاه، راغب در زمان اعتراضات، کلاس‌هایش را تشکیل نداد و به‌همین‌دلیل هم کمیته انضباطی دانشگاه تصمیم گرفت تا او را اخراج کند. او همچنین تاکید می‌کند که برخی از اساتید اخراجی که نام‌شان این روزها در رسانه‌ها مطرح می‌شود هم پیش‌تر از دانشگاه اخراج شده بودند.
محمد راغب، استاد ادبیات دانشگاه شهید بهشتی که در زمان اعتراض‌ها اخراج شد، در اینستاگرام خود نوشته است: «به‌دلیل آنکه در اعتراض به وضعیت خیابان و دانشگاه تاکنون در کلاس حضور نیافته‌ام و در تجمع دانشجویی به همراه دیگر همکارانم شرکت کرده‌ام، بی‌هیچ اعلام رسمی از ریاست مرکز بین‌المللی آزفا و سرپرستی مرکز پژوهشی شهید رواقی، برکنار شدم و دسترسی من به کارتابل و ایمیل دانشگاهی و سامانه گلستان مسدود شد. همچنین پیش‌از حضور در هیئت بدوی انتظامی دانشگاه و اعلام رأی، وضعیت هیئت‌علمی من به حالت تعلیق درآمد و حقوق ماهانه‌ام قطع شد. ظاهراً حقوق مهرماه را هم باید برگردانم.»
برخی دیگر از اساتید دانشگاه هم در یک‌سال اخیر با دانشگاه قطع همکاری کرده‌اند. یکی از آن‌ها آرمان امیر است، او جامعه‌شناس و عضو هیئت‌علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه‌طباطبایی بوده است. او تمایلی به گفت‌وگو ندارد و به صفحه اینستاگرامش ارجاع می‌دهد؛ به پستی که در آن خبر داده تیرماه امسال آخرین امتحانش در دانشگاه را برگزار کرده است. او نوشته که دلایل زیادی برای ترک دانشگاه دارد و این موضوع را انتخاب کرده است.
امیر دیروز، مجددا در واکنش به اخراج مهدی خویی در صفحه اینستاگرامش نوشت که دلیل اصلی خروجش از دانشگاه این بوده که «می‌پرسید چرا تا الان با همین دانشگاه و با همین دولت (ها) کار کردی؟ پاسخم این است که امید داشتم به اصلاح و هنوز از شهریور ۱۳۹۶ امکان تاثیرگذاری می‌دیدم، با دست‌فرمان دولت دوم روحانی امیدم رفته‌رفته کم شد؛ بعد آبان ۹۸، مدیریت کرونا، انتخابات خرداد ۱۴۰۰، دی ۱۴۰۰ و اتفاقات شهریور ۱۴۰۱ تا امروز.»
ناعدالتی در جذب استاد
اخراج و تعلیق فقط مختص اعضای هیئت‌علمی دانشگاه‌ها نیست. استادانی بودند که در یک‌سال اخیر باوجود اینکه در دانشگاه تدریس می‌کردند، جذب دانشگاه نشدند. شیوا علی‌نقیان، استاد رشته انسان‌شناسی دانشگاه تهران که تحصیلات تکمیلی‌اش را هم در همین دانشگاه خوانده است، یکی از آن‌هاست؛ وقتی از وزارت علوم به او اعلام شد که پذیرش نشده و استخدام دانشگاه نمی‌شود، هیچ توضیحی به او درباره علت این موضوع داده نشد. اما ماجرای علی‌نقیان فقط به همین موضوع ختم نمی‌شود.
او می‌گوید ۷ترم در دانشگاه بدون دریافت حق‌الزحمه تدریس می‌کرده و با وجودی که تمام فرآیند قانونی را طی کرده است، درنهایت صلاحیت عمومی او برای جذب هیئت‌علمی تایید نمی‌شود و پاسخی هم به او برای چرایی این موضوع داده نمی‌شود: «من در سال ۹۹ برای گروه انسان‌شناسی دانشگاه تهران پذیرفته شدم، آن زمان بحثی بود که گروه توافقش برای پذیرش من بوده است اما گروه فشار دانشکده توافقش برای پذیرش دیگری بود. رئیس دانشکده برای جلوگیری از دعوا گفته بود که هر دوی ما جذب شویم، درنهایت گفتند که هر دوی ما پذیرفته شدیم و مانعی برای جذب ما وجود ندارد. هر دوی ما هم کلاس گرفتیم. من هر ترم دو یا سه کلاس داشتم که به‌صورت کاملا رایگان هم بود، یعنی حتی از من شماره‌حسابی هم خواسته نشد.»
او سابقه تاریخی جذب در دانشگاه علوم اجتماعی را مرور می‌کند: «پذیرفتن افراد جدید و مستقل که در تیم افراد نباشند و جبهه‌های قدرت را تایید نکنند، هیچ‌وقت امکان‌پذیر نمی‌شود و خیلی هم تفاوتی ندارد که چه کسی رئیس‌جمهور است. مثلا در گروه انسان‌شناسی سابقه کسانی که طردشدند، از نیروهایی که جذب شدند خیلی بیشتر است. همیشه ضعیف‌ترین فرد در هر گروهی جذب می‌شود تا بعداً ادعایی نداشته باشد.»
شیوا علی‌نقیان اما معتقد است که داستان این روزها کمی متفاوت است: «به‌دلیل اینکه صلاحیت عمومی‌ام تایید نشد، با استخدامم موافقت نشد و در این ۴سال هم احساس سوءاستفاده داشتم. وضعیت بینابینی داشتم؛ من نه حق‌التدریس بودم، نه استخدام بودم و نه هیچ قراردادی بین من و دانشکده منعقد شد. تمام درس‌هایی را که بدون استاد مانده است، نه من بلکه افرادی مثل من ارائه می‌دهند و هرزمان دانشگاه به این نتیجه برسد که به لحاظ سیاسی به صلاحش نیست که فرد در گروهش بماند، می‌تواند خیلی راحت با او قطع همکاری کند.»
استاد سابق دانشگاه تهران می‌گوید، به او هیچ پاسخ روشن و دقیقی درباره‌عدم جذب‌اش داده نشد و درنهایت با پیگیری از گزینش متوجه شد که باوجود اینکه هیچ سابقه سیاسی‌ای در پرونده‌اش نداشته است، صلاحیت عمومی‌اش تایید نشده است: «قبل از دولت آقای رییسی، در مصاحبه‌های گزینش، سوالات مختصری پرسیده می‌شد که بیشتر درباره اخلاق حرفه‌ای و تعهد فرد به کل سیستم بوده است اما در دوران ما در دفتر رئیس دانشگاه این جلسات برگزار می‌شود. خود رئیس دانشگاه تهران به همراه یک تیم ۷ یا ۸ نفره، مصاحبه می‌کنند.»
مصاحبه این انسان‌شناس نزدیک یک‌ساعت‌ونیم طول کشیده است: «سوالاتی از من پرسیدند که هیچ ارتباطی به حوزه تخصصی من نداشت و اصلا ربطی به استخدام هم نداشت؛ پرسش‌ها عقیدتی و مرتبط با ایدئولوژی روز دولت جدید بود. همان زمان چندبار از من پرسیدند که چرا سابقه بسیج ندارم، چرا در این زمینه فعال نبودم و کارنامه‌ام فقط علمی است.»
بعد از اینکه از وزارت علوم به علی‌نقیان اعلام می‌شود که او پذیرش نشده است، برای شکایت به وزارت علوم می‌رود، شکایتی که به هیچ نتیجه‌ای نرسید: «فرد دیگری که سابقه بسیج داشت، جذب داشت و درنهایت همانی شد که گروه فشار در دانشگاه می‌خواست.» دانشجویان دانشگاه تهران همان زمان نامه نوشتند و از دانشگاه خواستند تا علی‌نقیان در دانشگاه بماند اما او تا الان با وجود ۷ترم تدریس، از دانشگاه محروم مانده است.
تعداد استادان محروم از دانشگاه مشخص نیست
مشخص نیست که چه‌تعداد از مدرسان دانشگاه در یک‌سال اخیر، اخراج، تعلیق یا به‌صورت خودخواسته از دانشگاه رانده شدند. این را حتی محمود صادقی، دبیر کل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها هم نمی‌داند. او به «هم‌میهن» می‌گوید: «دلیل اینکه نمی‌دانیم چه تعدادی از اساتید با مشکل مواجه شدند، این است که بسیاری از افراد به‌دلیل مخاطراتی که برای‌شان وجود دارد، ترجیح می‌دهند مسائل‌شان رسانه‌ای نشود تا مشکلات‌شان به این واسطه بیشتر نشود.»
این نماینده پیشین مجلس می‌گوید: «بعضا مشکل تبدیل وضعی یا فرآیند بازنشستگی‌شان به مشکل می‌خورد و صحبت‌هایی برای پیگیری مطرح می‌شود اما مایلند که موضوع رسانه‌ای نشود و خودشان شخصا مشکلات را پیگیری کنند، به‌همین‌دلیل هم تجمیع آمار کار آسانی نیست.»
صادقی در بخش دیگری از صحبت‌هایش بر وجود فشار بر اساتید به‌دلیل امضای یک بیانیه اشاره می‌کند: «آن‌هایی که بیانیه‌هایی در یک‌سال گذشته امضاء کردند، حتی ممکن است عضو تشکیلاتی هم نبوده باشند و صرفا به بازداشت دانشجویان اعتراض کردند؛ اکنون تحت فشار دانشگاه خودشان قرار دارند. اینکه من می‌گویم موردی است و ممکن است به من یا دوستان بگویند، امضای من را از زیر بیانیه‌ای که در وب‌سایت وجود دارد، پاک کنید.» به گفته او این اتفاق به امر رایجی تبدیل شده است.
سال سخت اساتید دانشگاه
مسئولان در یک‌سال اخیر چندبار به اخراج استادان از دانشگاه واکنش نشان داده‌اند؛ یکی از مهم‌ترین اظهارنظرها ۲۴بهمن پارسال منتشر شد، مرتضی فرخی، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گفت: «برخی دانشگاه‌ها عذر برخی از اساتید حق‌التدریس که ظرفیتی برای آن‌ها در دانشگاه وجود نداشته را خواسته‌اند یا ممکن است به‌دلیل اینکه واحد موظفی برای اعضای هیئت‌علمی یک دانشگاه وجود داشته باشد، دانشگاه با اساتید حق‌التدریس قطع همکاری کرده باشد.»
او تاکید کرده بود: «تاکنون رأی قطعی مبنی بر اخراج اساتید به‌دلیل اغتشاشات اخیر گزارش نشده است و اگر موردی درخصوص قطع همکاری با اساتید وجود دارد، مربوط به مسائل علمی می‌شود. من بازهم تاکید می‌کنم، هیچ استادی به‌دلیل مسائل سیاسی اخراج نشده است. اگر موردی وجود دارد، به‌طور حتم مربوط به بندهای آیین‌نامه استخدامی اعضای هیئت‌علمی و مشکلاتی ازاین‌دست می‌شود.»
غیر از فرآیند جذب و خروج خودخواسته استادان از دانشگاه در یک‌سال اخیر، خبرهایی درباره تعلیق و اخراج بعضی اساتید از دانشگاه نیز منتشر شد. علی شریفی‌زارچی، استاد دانشگاه صنعتی‌شریف پارسال در یک توئیت خبر داد که آرش رییسی‌نژاد به‌دلیل حمایت از دانشجویان بازداشت‌شده اعتراضات اخیر، اخراج شده است.
برخی از رسانه‌ها نیز نوشته بودند که مرکز جذب هیئت‌علمی وزارت علوم در نامه‌ای به دانشگاه تهران اطلاع داده که «با تمدید حکم رییسی‌نژاد، مخالفت به عمل آمد.» رییسی‌نژاد، استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. ۸ آذر پارسال روایتی از حسین مصباحیان، استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران منتشر شد.
این استاد دانشگاه در این یادداشت مدعی شد که فاقد قرارداد استخدامی است و در عمل، اخراج‌شده به حساب می‌آید: «از بهمن ۱۳۸۵ که به گروه فلسفه دانشگاه تهران پیوستم تاکنون که ۱۶سال از آن می‌گذرد، همه مصائب را تحمل کردم و ماندم تا شاید به‌گمان‌خود بتوانم نقش اندکی در کمک به فلسفه‌ورزی پیرامون مسائلی که واقعاً مسئله باشند، ایفا کنم.
اخراج شدم ولی اعتراض کردم و برگشتم؛ فرآیندی که ۷سال طول کشید. ۹سال از این ۱۶سال را به‌صورت حق‌التدریس و بدون قرارداد استخدامی در گروه‌های فلسفه تاریخ و ایرانشناسی خدمت کردم و باز هم ادامه دادم. اما اینک که باردیگر و این‌بار همراه با پیگیری مصرانه ریاست فعلی دانشکده ادبیات در از کار انداختن هر سه پرونده تمدید، تبدیل و تغییر وضعیت، فاقد قرارداد استخدامی و در عمل اخراج‌شده به‌حساب می‌آیم، اندازه اجحاف را از اندازه تحمل خود بیشتر می‌بینم و ضمن اعلام انصراف از پیگیری‌های بی‌حاصل حقوقی و قانونی، آن هم در شرایطی که حقوق مهمتر مردم به‌رسمیت شناخته نمی‌شود، کناره‌گیری ناگزیر خود از ادامه کار در دانشگاه را اعلام می‌دارم.»
۱۸دی پارسال، خبر قطع همکاری ناگهانی دانشگاه علوم اجتماعی با کوشا گرجی‌صفت هم رسانه‌ای شد. دانشجویان همان زمان در نامه‌ای به اخراج او واکنش نشان دادند و نوشتند: «ما دانشجویان دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران اعلام می‌کنیم که صلاحیت علمی دکتر گرجی‌صفت نزد تمام دانشجویان و اساتید آگاه، محرز بوده و فعالیت علمی ایشان در این دانشکده باید از سر گرفته شود.»
غیر از گرجی‌صفت، دی پارسال خبر لغو قرارداد همکاری با رضا امیدی، استاد گروه توسعه دانشگاه تهران نیز منتشر شد. انجمن جامعه‌شناسان در واکنش به اخراج امیدی از دانشگاه، بیانیه‌ای منتشر کرد. بیانیه‌ای که این اقدام را موجب تشدید نارضایتی در میان اساتید دانشگاه و دانشجویان می‌دانست: «متاسفانه باخبر شدیم که قرارداد همکاری آقای دکتر رضا امیدی، استاد گروه توسعه و سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران لغو شده و ایشان عملا از دانشگاه اخراج شده‌اند. اعضای هیئت‌مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران نیز از این خبر به‌شدت متاثر شده و اینگونه مظالمی که دارد هر روز بر دانشجویان و اساتید دانشگاه وارد می‌شود و عرصه علم و دانشگاه را مکدر می‌سازد، ناروا دانسته و باور دارند که این اقدامات، موجب تشدید نارضایتی در میان اساتید و دانشجویان شده و بر ساحت علم و دانشگاه، آثار مخربی بر جای خواهد گذاشت.»
محسن برهانی، حقوقدان و استاد دانشگاه تهران یکی از کسانی بود که در یک‌سال گذشته به‌واسطه اظهارنظرهایی که درباره کشته‌شدگان اعتراض‌ها داشت، در فضای مجازی مطرح شد. او هم یکی از استادانی بود که در یک‌سال گذشته با مشکلاتی مشابه مواجه شد و حتی صحبت‌هایی درباره عدم‌صلاحیت علمی او منتشر شد. معاون آموزشی دانشگاه تهران هم دی پارسال به مهر گفته بود که روند رسیدگی به پرونده جذب عضو هیئت‌علمی حقوق دانشگاه تهران همچنان در دانشگاه در حال بررسی است و هیئت اجرایی جذب، تصمیم نهایی را می‌گیرد.
فروردین امسال برهانی در فضای مجازی نوشت که با وجود اینکه دو خبرگزاری، نامه عدم‌صلاحیت او را منتشر کردند اما پروسه اخراج او فعلا متوقف شده است: «صلاحیت عمومی تنها در دو موقعیت بررسی می‌شود: جذب اولیه یا تبدیل وضعیت. همچنین با اساتید رسمی-آزمایشی به دو صورت قطع همکاری می‌شود؛ ۱. صدور حکم از هیئت رسیدگی به تخلفات اعضای هیئت‌علمی ۲. بعد از تقاضای هیئت‌علمی جهت تبدیل وضعیت. درخصوص اینجانب هیچ‌کدام از موارد فوق تحقق پیدا نکرده بود و انتشار یک نامه اداری درون‌سازمانی (پاسخ به استعلامی عجیب) در رسانه‌ها، نشان از یک طراحی نخ‌نما برای تخریب و ترور شخصیت داشت تا ادعا شود برهانی در ابتدای مهرماه اخراج شده و او در حقیقت روغن ریخته را نذر امامزاده کرده است!»
برهانی تاکید کرد: «طرحی که کارگر نیفتاد و نتوانست افکار عمومی و دانشگاهیان را فریب دهد. بعد از حساسیت افکار عمومی و حمایت‌های رسانه‌ای حق‌طلبان بخش معقولی در حاکمیت، وزارت علوم و دانشگاه تهران نسبت به موضوع حساس شدند و به نظر می‌رسد نظرات این بخش عاقل بر طیف مقابل (سوپرانقلابی‌های رادیکال) غلبه کرده و پروسه غیرقانونی اخراج فعلاً متوقف شده است.»
فرآیند رانده‌شدن از دانشگاه فقط متوجه اساتید دانشگاه سراسری نیست، بهمن پارسال ۹ استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز در بیانیه‌ای اعلام کردند که بی‌دلیل و یک‌باره بازنشسته شدند. سوسن صفاوردی، یکی از این اساتید به روزنامه هفت صبح گفته بود: «رئیس دانشکده بارها تاکید کرده افرادی که «انقلابی» و «پیرو ولایت فقیه» هستند، باید در این دانشکده تدریس کنند. حالا اینکه منظور ایشان از انقلابی‌بودن چیست و ایشان بر چه مبنایی خود را مرجع ذی‌صلاح برای تشخیص میزان انقلابی‌بودن اساتید می‌داند، مشخص نیست. قطعا ایشان باید در قبال ادعای خود پاسخگو باشند. »
واکنش‌های رسمی به محرومیت اساتید از دانشگاه و خبرهای تازه منتشرشده، هنوز به رسانه‌ها راهی پیدا نکرده است. پرسش اینجاست که به‌جای این اساتید محروم از دانشگاه، چه کسانی قرار است در فضای آکادمیک ظاهر شوند؟ برای این پرسش هم هنوز کسی پاسخی ندارد. محمدجواد آذری‌جهرمی، وزیر ارتباطات دولت روحانی دیروز در کانال تلگرامی خود نوشته است که ظاهرا شورای امنیت کشور درباره جذب هیئت‌علمی دانشگاه‌ها مصوبه داده است. او البته نوشته که در درستی مطلب تردید است.