تصور کنید جلسه استیضاح عبدالملکی برگزار می‌شد؛ به ‌طور حتم درباره انتصابات او سوال می‌شد. بدون شک او باید درباره وعده اشتغالزایی با یک میلیون تومان توضیح می‌داد؛ تردیدی نیست باید درخصوص افزایش حقوق و چالش‌ های متعاقب آن حرف می‌زد! پاسخ این پرسش‌های برای افکار عمومی ارزشمند است.
به گزارش پایگاه خبری مردمی ها ،   حجت‌الله عبدالملکی در آستانه استیضاح بود که استعفا داد. همین مساله برای فاطمی امین، وزیر صمت نیز اتفاق افتاد و او در شرف استیضاح بود که با ترفند رییس مجلس گریخت تا دو ماه دیگر که وزارت صمت، تفکیک شود؛ در نتیجه دو ماه دیگر فاطمی امین خیلی بی‌سر و صدا دیگر وزیر نخواهد بود اما درباره عملکرد خود هیچ توضیحی نداده است.
روی کاغذ بین استیضاح و استعفای عبدالملکی فرقی نیست. به هر حال چه استیضاح و چه استعفا او دیگر نمی‌تواند به وزارتخانه برود و دستور صادر کند یا فاطمی امین دو ماه دیگر وقتی که وزارتخانه تفکیک خواهد شد دیگر وزیر نیست اما برای مردم و افکار عمومی بین این دو تفاوت بسیار است.
برای افکار عمومی برگزاری استیضاح مهم است. در خلال جلسه استیضاح شهروندان در جریان مسائل قرار می‌گیرند. ابعاد خاصی از ماجراها برایشان روشن می‌شود و حتی ممکن است ابهامات جدیدی به وجود بیاید. طبیعتا برخی متوجه تناقضاتی خواهند شد که حق شهروندی آنهاست. بعضی ممکن است جریان‌های پشت‌پرده را کشف و در خصوص مسائل دولت درک جدیدی پیدا کنند.
به هر صورت استیضاح به دلیل آنکه در قانون اساسی هم آمده حق ملت است و وزیر یا دولت را ملزم می‌کند درباره عملکرد خود توضیح بدهد. اما استعفا خنثی‌ است؛ در استعفا، جز در موارد انگشت‌شماری مانند مهدی بازرگان، مقام مستعفی تنها در چند خط کلی‌گویی می‌کند و افکار عمومی به‌طور کامل متوجه حقیقت نمی‌شود. به بیانی با یک نامه سه، چهار بندی کسی متوجه نمی‌شود چرا وزیر نتوانسته برنامه‌های جلسه رای اعتماد را عملی کند؟ منشأ این ناکامی خرابکاری بوده یا وزیر بی‌کفایت است؟ اما حق مردم است تا حقایق را دریابند.
تصور کنید جلسه استیضاح عبدالملکی برگزار می‌شد؛ به ‌طور حتم درباره انتصابات او سوال می‌شد. بدون شک او باید درباره وعده اشتغالزایی با یک میلیون تومان توضیح می‌داد؛ تردیدی نیست باید درخصوص افزایش حقوق و چالش‌ های متعاقب آن حرف می‌زد! پاسخ این پرسش‌های برای افکار عمومی ارزشمند است.مردم حق دارند بدانند چطور کسی که ساده‌ترین محاسبات کارآفرینی را نمی‌داند،توانسته به مقام وزارت برسد و سرآخر با تحمیل هزینه‌های هنگفت به کشور با نوشتن دو پاراگراف نامه استعفا داده است یا مردم باید بدانند او چطور افرادی را به اسم جوان انقلابی بر صندلی‌های حساس وزارت کار و رفاه نصب کرده است و آنها چقدر تخصص داشته‌اند!
حال تصور کنید جلسه استیضاح فاطمی امین برگزار می‌شد.او حتما باید در خصوص وعده کاهش قیمت خودرو تا اسفند ۱۴۰۰ توضیح می‌داد. درباره وعده پایان قرعه‌کشی خودرو جواب می‌داد و درباره چالش‌های فعالان معدن پاسخ می‌داد و… اما حالا آقای وزیر دو ماه دیگر به فعالیت خود ادامه می‌دهد و هیچ‌ کس در جریان مسائل پشت‌پرده خودرو و معدن و… قرار نمی‌گیرد.
دولت و مجلس یکدست این حق را از مردم سلب کرده‌اند. برای نمایندگان مجلس هم اهمیتی نداشت تا از عبدالملکی توضیح بخواهند یا وقتی خبر استعفای او منتشر شد، هیچ‌کدام از نمایندگان مردم معترض نشد که پس تکلیف سوالات و ابهامات مردم چه می‌شود و عبدالملکی چطور می‌خواهد در دو بند استعفانامه به سوالات پاسخ بدهد؟! حتی درخصوص فاطمی امین هم نماینده‌ای معترض نشد که حتی اگر فاطمی امین دو ماه دیگر برود، چرا درباره عملکرد خود توضیح بدهد تا خطاهای او برای مدیران درس باشد و کشور راه‌های خطا را دوباره آزمون نکند.